هوش مصنوعی و سینما، کارایی و دستاوردها و چشم اندازِ آینده
در این جُستار، پس از مروری کوتاه بر تأثیراتِ مثبت و منفیِ هوش مصنوعی در فیلمسازی و سینما، برخی از کارآمدترین ابزار های هوش مصنوعی را که می توانند در زمینه ها و حرفه های گوناگون و در مراحل مختلفِ ساختِ فیلم فرصت هایی برای انجامِ سریع تر و آسان تر و امکانی برای بروزِ خلاقیت های بیشتر را فراهم کنند، معرفی می کنم. در بخشی دیگر، نگاهی دارم به تأثیراتِ احتمالیِ هوش مصنوعی بر آیندهی صنعت-هنرِ سینما و برخی از شناخته شده ترین فیلمهایی که تصویر و تصوّری از هوش مصنوعی را خلق کرده و به نمایش گذاشته اند
محسن محمودزاده
8/13/20241 دقیقه خواندن


هوش مصنوعی و سینما، کارایی و دستاوردها و چشم اندازِ آینده
محسن محمودزاده
نکاتِ کلیدی
امروز هوش مصنوعی می تواند به فیلمسازان کمک کند تا تصاویری خلق کنند که پیش از این غیر ممکن به نظر می رسید.
هوش مصنوعی می تواند از آغاز با یک پروژهی ساختِ فیلم همراه شود، آغازی همزمان با ظهورِ ایده؛ از فرایندِ ایدهپردازی، گسترشِ طرح، نوشتنِ فیلمنامه، فرایندِ بررسی و برنامه ریزیِ سرمایه و مدیریت تولید، آنالیز و توانسنجیِ بازیگرانِ احتمالی، برنامه ریزیِ تفکیکِ مخاطبانِ فیلم، بهبودِ مدیریتِ فیلمبرداری و اجرای نورپردازی، بهبودِ رنگ ها و تصحیحِ رنگِ تصاویر، طراحی و اجرای جلوه های ویژه، طراحی و اجرای صدابرداری و صداگذاری، ساختِ موسیقی فیلم و مواردی دیگر!
با این حال، هوش مصنوعی هنوز درکِ دقیق و بی نقصی از جزئیاتِ احساس های آدمی پیدا نکرده، بنابراین نمی توان آن را به طور کامل به عنوان جایگزینی برای بازیگر، فیلمنامه نویس یا هر عاملِ خلّاقه ی حاضر در فرایندِ ساختِ یک فیلم در نظر گرفت.
همچنین، هوش مصنوعی می تواند نقشی به سزا در فرایندِ بازاریابی و تبلیغاتِ یک اثرِ سینمایی داشته باشد.
همه ی ما در مورد هوش مصنوعی چیز های مختلفی شنیده ایم و شاید گاهی به این فکر کرده ایم که هوش مصنوعی چگونه می تواند بر صنعتِ سینما تاثیر بگذارد؟
و شاید فیلمسازان و هنرمندان و دست اندرکاران در صنعتهنرِ سینما زمان هایی به این فکر کرده باشند که آیا هوش مصنوعی می تواند باعثِ بوجود آمدنِ تغییراتی اساسی در شیوه های کلاسیکِ ساخت فیلم شود؟
هوش مصنوعی اما سال هاست که راه خود را به هالیوود باز کرده است. هوش مصنوعی با کمک به برنامه ریزیِ تولید و کاهشِ مدّتزمانِ تولید، به کاهشِ هزینه های تولید کمک کرده است؛ آنچه که امکانِ تولیدِ آثارِ دیداریشنیداری با کیفیت های فنی و هنریِ عالی را آسان تر از پیش کرده است.
اما، آیا ممکن است که بهره گیری از هوش مصنوعی آسیب هایی را نیز به همراه داشته باشد؟
من در این جُستار، تلاش می کنم تا تأثیراتِ مثبت و منفیِ هوش مصنوعی در مراحلِ مختلفِ ساختِ فیلم، تأثیراتِ احتمالیِ هوش مصنوعی بر آینده ی صنعت هنرِ سینما و برخی از شناخته شده ترین فیلمهایی که تصویر و تصوّری از هوش مصنوعی را خلق کرده اند و به نمایش گذاشته اند را مرور و بررسی کنم.
بهره مندی از هوش مصنوعی در سینما
هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی یا آنچه به نوشتنِ برنامه هایی در رایانه کمک می کند که تفکر و احساسِ آدمی را تقلید می کنند و سببِ ایجادِ فرایند های خرد و کلان در تصمیم گیری می شوند.
اساساً انسان به ماشین ها آموزش می دهد که چگونه انسان تر باشند.
هوش مصنوعی می تواند از تجربیات خود بیاموزد و در طولِ زمان هوشمندتر شود - فرآیندی که به آن یادگیریِ ماشین می گوییم.
شاید فیلمهایی مانندِ من، ربات I, Robot یا خانه هوشمند Smart House را به یاد بیاورید که در آنها ماشین ها از انسانها باهوشتر میشوند - ما اکنون همان جا هستیم، اما امیدواریم که آنها تلاش نکنند تا دنیا را تسخیر کنند.
تاثیرات مثبتِ هوش مصنوعی بر بهبودِ سطح کیفیِ هنری و تکنیکی در سینما
هوش مصنوعی به فیلمسازان کمک می کند تا دنیاهای پیچیده ای را خلق کنند که تاکنون تنها در رویاهایشان دست یافتنی بود.
امروزه نه تنها چشم اندازِ گسترده تری از خلّاقیت قابلِ تصوّر و دستیابی است، بلکه کیفیتِ فنیِ آثارِ هنری نیز فراتر از آنچه با روش های سنّتیِ تولید فیلم امکان پذیر بود، به طرزِ چشمگیری افزایش یافته است.
اکنون، می شود بازیگرِ فیلم را به طورِ واقع بینانه ای جوان تر نشان داد، بدونِ اینکه همچون سال های پیش ساعاتِ زیادی را صرفِ انجامِ گریم و آرایشِ مو و چهره کرد.
و فراتر از این، حتی می شود با بهره گیری از فناوری افرادی را خلق کرد که اصلا در واقعیت وجود ندارند. برای نمونه، می شود به موردِ درگذشتِ پُل واکر در میانهی فیلمبرداریِ Fast & Furious 7 اشاره کرد.
سازندگانِ فیلم هزینهی فراوانی را برای ساختِ بازیگرِ جایگزین با فناوریِ CGI در باقیِ صحنه هایی که این نقش حضور داشت، کردند.
آنچه که اگر امروز رخ می داد با بهره مندی از هوش مصنوعی با صرفِ هزینه و زمانِ کمتر و دسترسی به فرایندِ آسان تری امکانپذیر بود.
و یک واقعیتِ جالبِ دیگر این که امروزه همچنین میتوان از هوش مصنوعی برای همگاه کردنِ حرکاتِ لب ها در فیلمهای خارجی در فرایندِ دوبلهی فیلم ها بهره بُرد؛ آنچه که به حفظِ تمرکزِ بیشترِ بیننده در مدّتزمانِ تماشای فیلم کمک می کند.
افزایشِ بهره وری
به طورِ سنّتی، ساختِ فیلم به زمان و هزینهی زیادی نیاز دارد تا پلان های متعددی فیلمبرداری شود و همهی آنها را با روش های مرسومِ تدوین بازبینی، مرتب سازی و تدوین کرد. اما با هوش مصنوعی، می توان تمامِ فرآیند پس از تولید را ساده تر و سریع تر پیش بُرد.
میتوان از هوش مصنوعیِ تشخیصِ چهره برای ویرایشِ تصاویر و تصحیحِ خودکارِ رنگ استفاده کرد، و دیگر نیازی به صرفِ وقتِ زیادی برای این موارد نیست.
هوش مصنوعی همچنین میتواند به ما در خودکارسازیِ کارهایی مانند برنامه ریزیِ هزینه ها، مدیریتِ بودجه و مدیریتِ زمان کمک کند.
تاثیراتِ منفیِ احتمالیِ هوش مصنوعی در فیلمسازی
فقدانِ درکِ احساس و حال و هوای انسانی
در حالی که هوش مصنوعی می تواند امکانِ دستیابی به مزایای فراوانی از جمله جلوه های دیداریِ تازه و خلّاقه را فراهم کند ، اما روحیات و احساس های انسانی مورد نیاز در مراحلِ خلقِ هنری همچون نوشتنِ فیلمنامه یا خلق و پرداختِ شخصیت ها را کم دارد.
هوش مصنوعی قرار است تقلیدی هوشمندانه از تفکّرِ انسان باشد، اما نمی تواند هر احساسِ ظریفی را که ویژگی های انسان را شکل می دهد درک کند.
در نتیجه، تلاشِ هوش مصنوعی برای خلقِ شخصیتها و داستانهای قانعکننده که از نظر احساسی با مخاطبان ارتباط برقرار میکند، ادامه دارد.
کاهشِ فرصت های شغلی
گاهی به نظر می رسد که هوش مصنوعی می تواند جایگاه های شغلیِ متعدّدی را تصاحُب کند- از جمله حرفه هایی در صنعتِ سینما مانند تدوین، جلوههای ویژهی بصری، بازیگری و دیگر شغل های خلّاقه.
این به طورِ بالقوّه می تواند فرصت هایِ شغلیِ مختلفی را از بین ببرد زیرا هوش مصنوعی به راحتی می تواند تصاویری واقعی را با سرعت و دقّت تولید کند که دستیابی به آن با شیوه های مرسومِ قبلی ممکن است ماه ها یا سال ها طول بکشد.
اما من به این باور دارم که هوش مصنوعی اگر با بهره از دانشِ کافی و چاشنیِ خلاّقیت مورد استفاده قرار گیرد، می تواند در نقشِ یک همراهِ خوب به یاریِ ما بیاید تا زمان کمتری را برای کارهای معمول صرف کنیم و در نتیجه، زمان و فرصتِ بیشتری برای خلقِ هنری در سطوحی بالاتر داشته باشیم.
امروزه ابزارهای هوش مصنوعی مربوط به فیلمسازی در فیلمنامه نویسی و نوشتنِ خلّاق می تواند مورد استفاده قرار گیرد. به عنوانِ نمونه، نرمافزارِ هوشِ مصنوعیِ داستانساز story-generating AI software میتواند به نویسندگان کمک کند تا در حینِ نوشتنِ فیلمنامه سازماندهیِ متن و تدوین و ویرایشِ نهایی را بهتر و سریع تر انجام دهند. و دیگر برنامه هایی که می توانند در صرفه جویی در وقت و انرژی به یاریِ ما بیایند و همچنین از الگوریتم های پردازشِ زبان طبیعیِ انسان برای ارائهی پیشنهاداتی در مورد دیالوگ ها و پرداختِ شخصیت ها استفاده کنند.
بنابراین هوش مصنوعی می تواند به تولیدِ فیلمنامه های جدید یا بهبودِ فیلمنامه های پیشتر نوشته شده کمک کند.
ابزارهای هوش مصنوعی برای بازنویسی
یک دستیارِ نوشتن است که با ارائهی پیشنهادات و با داشتنِ ویژگی های تکمیلِ خودکار و تجزیه و تحلیلِ سبک و شیوه، به تولید و بهبود فیلمنامه ها کمک می کند.
• Squibler
به نویسندگان و فیلمنامه نویسان کمک می کند تا ایده ها، طرحِ کلّی و پیش نویسِ دست نوشته های خود را سازماندهی و برای تدوین و ویرایش آماده کنند.
پیش بینیِ میزانِ موفقیتِ یک فیلم
هوش مصنوعی همچنین می تواند فیلمنامه ی یک فیلم را تجزیه و تحلیل کند تا درآمدِ بالقوّهی آن را بر اساسِ ترجیحاتِ مخاطبانِ در نظر گرفته شده برای آن فیلم پیش بینی کند. در حالی که ممکن است پیشبینیهای الگوریتمی همیشه دقیق نباشند، اما در استودیوهای بزرگِ فیلمسازی مورد توجه قرار گرفتهاند. به عنوانِ مثال، برادرانِ وارنر از پلتفرمِ هوش مصنوعیِ Cinelytic برای تخمینِ موفقیتِ فیلم استفاده می کند. و Sony Pictures از ScriptBook برای تحلیلِ فیلم های خود استفاده کرده است.
پیشتولید
پیشتولید، اغلب نادیدهگرفتهشده ترین مرحلهی ساختِ یک فیلم بوده است، اما می تواند به عنوانِ مهمترین بخش در نظر گرفته شود وقتی که ما بدانیم که می توانیم در این مرحله با اطمینان طی شدنِ روندی مطلوب در مسیرِ تولید تا دستیابی به نتایجِ بهینهی موردِ نظر را پیشبینی کنیم.
برخی از کارهایی که در این مرحله بایستی انجام شود عبارتند از تامینِ سرمایه، انتخابِ بازیگران، جستجوی لوکیشن، طراحی و تولیدِ لباس، تنظیمِ بیمه نامه ها، تنظیمِ برنامهی فیلمبرداری، طراحی و اجرای استوری بورد و ...
اکنون، هوش مصنوعی می تواند در مرحلهی پیشتولید در صرفه جویی در زمان و بالا بردنِ دقت در انجامِ کارها به کمکِ فیلمسازان بیاید.
ابزارهای هوش مصنوعی برای پیشتولید
• RivetAI
انتخابِ بازیگران را با تجزیه و تحلیلِ کارهای قبلیِ بازیگران، تصاویرِ موجود از تستِ بازیگری و داده های دیگر ساده می کند تا بهترین انتخاب را برای هر نقش فراهم کند. همچنین در موردِ امکان های حضورِ هر بازیگر و شیمیِ بالقوّه ای که حضورِ هر بازیگر در کنارِ دیگر بازیگران می تواند ایجاد کند، بینش هایی را به دست می دهد.
• ShotPro
یک ابزارِ پیشنمایش است که به فیلمسازان کمک می کند قبل از شروعِ فیلمبرداری استوری بورد بسازند، نماها و فیلمبرداریِ آنها را برنامه ریزی کنند و یک تصویر و تصوّرِ قبلی از صحنه ها بسازند.
• Sora
با تجزیه و تحلیلِ تصاویر و ویدیوها، بر اساسِ یافتنِ شباهت های دیداری و معیار های دیگر، به یافتنِ مکان های مناسب برای فیلم کمک می کند.
تنها یک ابزارِ هوش مصنوعی نیست، اما از یک الگوریتمِ هوش مصنوعی برای کمک به فیلمسازان برای مدیریت و تجزیه و تحلیل بودجهی دقیقِ فیلم استفاده می کند. همچنین تخمینی از هزینه ها به دست می دهد، برای بودجه بندیِ فیلمنامه برنامه ریزی می کند و صرفِ بودجه را در طول تولید پیگیری می کند.
روندِ فیلمبرداری
ابزارهای هوش مصنوعی می توانند فرآیند تولید را با خودکارسازیِ برخی وظایف و اجرای کارهای دقیق در پلان های پیچیده، پیشبرُدِ فرایندِ فیلمبرداری را بهبود بخشند.
به عنوانِ مثال، سیستمهای دوربینِ مجهز به هوش مصنوعی میتوانند فوکوس، نوردهی و کادربندی را بهطور خودکار بر اساس پارامترهای از پیش تعیینشده تنظیم کنند و در عمل تجربهی فیلمبرداریِ آسان تر و سریع تر را فراهم کنند.
هوش مصنوعی همچنین میتواند از نرمافزارِ تشخیص چهره برای دنبال کردنِ بازیگران و ایجاد تعاملاتِ واقعی بین بازیگرانِ واقعی و مجازی استفاده کند، و به فیلمسازان اجازه میدهد با امکانپذیر کردنِ خلقِ صحنههای به ظاهر غیرممکن، فرصتهای تازه ای برای داستانسرایی کشف کنند.
ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید
یک برنامهی کنترلِ نورپردازی است که از هوش مصنوعی برای کنترل و تنظیم وسایلِ LED از راه دور استفاده میکند و به نورپردازان و فیلمبرداران اجازه میدهد تا مجموعههای نور را به خوبی تنظیم کنند و جلوههای نوریِ پویایی را ایجاد کنند.
یک سیستمِ کنترلِ لنزِ بیسیم است که می تواند فوکوس، دیافراگم و زوم را کنترل و تنظیم کند. این ابزار از الگوریتم های یادگیریِ ماشین برای تجزیه و تحلیلِ پلان و سکانس استفاده می کند و به طور خودکار امکانِ این تنظیمات را برای دستیابی به بهترین کیفیتِ تصویر فراهم می کند.
• ShotGrid
یک پلَتفُرمِ مدیریتِ تولید است که با استفاده از هوش مصنوعی برای مدیریتِ دارایی، مرور و ردیابیِ وظایف و همکاری ها، ارتباط بین تیم ها در یک پروژه را ساده تر می کند و روندِ کارها را آسان تر می کند.
تدوینِ فیلم
در مرحلهی تدوینِ فیلم با بهره مندی از قابلیت های هوش مصنوعی می توان فرایندِ تدوین را بسیار سریعتر، آسانتر و کارآمدتر طی نمود.
هوش مصنوعی امکانِ شناساییِ مکانها، اشیاء، بازیگران و فعّالیتها در سراسرِ صحنه ها را فراهم کرده و با تجزیه و تحلیلِ آنها به تدوینگر ها اجازه میدهد که در حینِ تدوین به سرعت به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
نرم افزار تدوینِ ویدیو با قابلیتِ هوش مصنوعی می تواند به کارگردان و تدوینگر کمک کند تا با انتخابِ خودکار بهترین نماها برای پروژه ی خود، از تعدادِ زیادی از امکاناتِ پس از تولید بهره مند شود.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب این است که رهگیریِ دیداریِ مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند جزئیات دیداری مانند تغییراتِ نور، محلِ قرارگیریِ دوربین و حرکت در پلان ها را تشخیص دهد.
ابزارهای هوش مصنوعی برای تدوین
• Invideo
امکان هایی مانند تبدیلِ متن به گفتار، انتقالِ میانِ صحنه ها و برشِ هوشمندِ قابِ را فراهم می کند، که به ساده سازی فرآیندِ تدوین کمک می کند.
• Filmora
همچنین دارای تشخیصِ خودکارِ صحنه، ردیابیِ هوشمندِ حرکت ها، و جلوههای انتقالِ سبک است که به تدوینگر ها کمک می کند تا ویدیوهای خود را ساده تر و بهتر تدوین کنند.
• Runway
انواعِ ابزارهای خلّاقانهی هوش مصنوعی، از جمله ویرایشِ عکس و ویدئو، انتقالِ سبک، هنرِ مولّد و غیره را ارائه می دهد.
می تواند محتوای ویدیویی را برای تشخیصِ اشیاء، تشخیصِ صحنه، تجزیه و تحلیلِ احساسات و رونویسیِ گفتار به متن، تجزیه و تحلیل کند.
*نکته ی حرفه ای:
اگر شما از پیش کاربرِ تدوینِ ویدیوی Adobe Premiere Pro هستید، می توانید ویژگی های هوشِ مصنوعی که به تازگی به این نرم افزار افزوده شده است را امتحان کنید.
ویرایشِ رنگ و جلوه های تصویری
ابزارهای هوش مصنوعی همچنین می توانند انجامِ کارهای زمانبَری مانندِ درجه بندی رنگ و جلوه های تصویری را به طورِ چشمگیری سریع تر کنند و به جای آن کمک کنند تا تدوینگر ها بیشتر به جنبه های خلّاقانهی داستان بپردازند.
یکی از ویژگی های دقیق و دلبَرِ هوش مصنوعی، تواناییِ ارتقای سریع و دقیقِ رنگ در تمامیِ صحنه ها با استفاده از نرم افزارهای بهبود و ویرایشِ رنگ است؛ آنچه که با تجزیه و تحلیل و درکِ محتوای صحنه انجام می شود.
همچنین، هوش مصنوعی میتواند نور و حرکت را در فیلمهای پیشترگرفته شده تغییر دهد و این امکان را فراهم کند تا انیمیشنهای سه بُعدی را به طور یکپارچه با فیلمهای لایو اکشن همگاه و هماهنگ کند.
ابزارهای هوش مصنوعی برای بهبود و ویرایشِ رنگ و جلوه های تصویری
می تواند تصاویر و ویدیوها را به صورت خودکار تجزیه و تحلیل کند و بهبود ببخشد و رنگ ها، کنتراست، اشباع و سایرِ افکت ها را برای به دست آوردن جلوه ی دلخواه تنظیم کند.
• Pixotope
از هوش مصنوعی برای رِندرِ آنی، ترکیب بندی و ادغامِ جلوه های تصویری استفاده می کند و به فیلمسازان اجازه می دهد تا تصاویرِ لایو اکشن را با اِلِمان های دیجیتالی ترکیب کنند.
یک نرم افزارِ روتوسکوپی و طراحی است که امکان اجرای خودکارِ کارهای روتوسکوپی و ایجاد مات را فراهم می کند و باعث می شود تا فرآیندِ ترکیبِ VFX سریع تر پیش برود.
موسیقیِ فیلم
تهیهکنندگان و کارگردانان میتوانند از پارامترهای هوش مصنوعی برای ساختِ موسیقی با هزینه ای اندک که با هر صحنهای کار میکند، بهره مند شوند.
امکاناتِ ساختِ موسیقی که هوش مصنوعی می تواند فراهم کند عملاً بی مرز است و گزینه های تقریباً بی پایانی را برای کارگردان فراهم می کند. به عنوان یک امتیاز، این انتخاب به طرز باورنکردنی مقرون به صرفه است و به فیلمسازان اجازه می دهد تا با صرفِ بودجه ای اندک بدونِ به خطر انداختنِ کیفیتِ صداهای فیلم یا ارزشِ تولیدِ اثر، کار خویش را به پیش ببرند.
ابزارهای هوش مصنوعی برای ساختِ موسیقی
• Mubert
می تواند جریانی از موسیقیِ الکترونیکِ پیوسته و قابلِ تنظیم را در زمانِ واقعی ایجاد کند.
• AIVA
بر اساس داده های ورودی و ترجیحاتی که کاربر در آن تعریف می کند، آهنگ هایی در موسیقیِ کلاسیک خلق می کند.
• Soundful
به کاربران امکان میدهد با استفاده از آهنگ های تلفیق شده و الگوهای از پیش تولید شده آهنگی نو بسازند، ریمیکس کنند و یک موسیقی برای فیلم بسازند.
تبلیغاتِ سینمایی
امروزه استودیوهای سینمایی و شرکت های پخشِ فیلم برای تدوینِ استراتژی های تبلیغاتیِ کارآمد و اجرای تبلیغات می توانند از هوش مصنوعی کمک بگیرند.
استودیو ها با تجزیه و تحلیلِ عواملی مانند جمعیت شناسیِ مخاطبان و میزانِ محبوبیتِ بازیگران در سرتاسرِ دنیا، کمپین های تبلیغاتی را با توجه به مکان هایی که احتمالِ جذبِ مخاطبان بیشتری دارند، تنظیم می کنند.
برای مثال، کمپانیِ فاکس قرن بیستم Merlin Video را ایجاد کرد؛ یک ابزارِ هوش مصنوعی برای پیشبینی موفقیتِ فیلم، که از آن برای فیلمهایی مانند The Greatest Showman و Love, Simon استفاده کرد.
ملاحظاتِ اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی در فیلم
همانطور که استفاده از هوش مصنوعی در سینما رایج تر می شود، درگیری با چالش های اخلاقی نیز بیشتر می شود. یک نگرانیِ جدّی این است که این احتمال وجود دارد که برخی از محتوا های تولید شده توسط هوش مصنوعی نمونه هایی از سرقت ادبی باشند.
با تواناییِ هوشِ مصنوعی در تجزیه و تحلیلِ داده های گسترده و تولیدِ محتوای جدید، خطرِ کپی برداریِ ناخواسته یا عمدی از کار و اثرِ دیگران، به ویژه در قالب های نوشتاری مانند فیلمنامه وجود دارد.
همانطور که فیلمسازان از قابلیت های هوش مصنوعی بهرهمند می شوند، بسیار مهم است که زمان، مکان و موقعیت درست و به جای استفاده از آن را دریابند و از محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی با درکِ مواردِ اخلاقی استفاده کنند تا احتمالِ درگیر شدن با اتهامِ سرقتِ ادبی را کاهش دهند.
آیندهی هوش مصنوعی در سینما
این پیشرفتها در ابزارهای هوش مصنوعی به طورِ مداوم روی صنعتهنرِ سینما تاثیر می گذارد و آن را به چیزی تبدیل میکند که مدیر اجراییِ شرکتِ پژوهشی و فناوریِ Runway، کریس والِنزوئلا، از آن با نامِ Hollywood 2.0 یاد میکند. ابزارِ پیشرفته ی هوش مصنوعیِ Runway، نقشی کلیدی در خلقِ جهانهای متنوعی داشت که در فیلمِ برندهی اسکارِ بهترینِ فیلمِ سالِ ۲۰۲۳، همهچیز همهجا و بههنگام Everything Everywhere All At Once نمایش داده شد.
هوش مصنوعی به طوری روزافزون به ابزاری حیاتی برای فیلمسازان تبدیل می شود؛ در ادامه ی تلاشی برای آسانتر کردنِ انجامِ کارها و بهبودِ فرآیندِ خلّاقیت. ما شاهدِ دوره جدیدی از همکاریِ انسان و هوش مصنوعی در خلقِ شاهکارهای سینمایی خواهیم بود.
تصوّر کنید که هوش مصنوعی پیچیدگی های داستان یا پرداختِ شخصیت ها را پیشنهاد می کند، بینشِ فیلمنامه نویس را بهبود می بخشد و گاهی در نقشِ یک اِلهام بخشِ دوست داشتنی ظاهر می شود. امروزه کارگردانان می توانند به طورِ مجازی مکان ها را با هوش مصنوعی جستجو کنند و بهترین انتخاب را از همان استودیوی خود انجام دهند. تدوینگر ها از هوش مصنوعی برای تدوینِ اوّلیه، مرتبسازیِ تصاویر برای انتخابِ بهترین پلان ها، تمرکز بر جریانِ روایت و بیانِ تأثیراتِ احساسی استفاده میکنند.
در حالی که هوش مصنوعی در محدوده ی خاصی عالی عمل می کند، در درک و بازنماییِ جوهرِ داستان سرایی –همدلی و ارتباطِ انسانی – ناتوان و ناکافی به نظر می رسد.
در هالیوودِ 2.0 Hollywood 2.0 هوش مصنوعی تکمیل کنندهی خلّاقیتِ انسان است و به خلقِ اثرِ سینمایی با حفظِ اهمیّت و جایگاهِ خلّاقیتِ انسان یاری می رساند.
تاریخچهی هوش مصنوعی در سینما
فیلمسازان از اوایلِ دههی 2000 از ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیریِ ماشین در ساختِ فیلم استفاده کرده اند. در ابتدا، هوش مصنوعی عمدتاً برای افزودنِ جلوههای ویژه و ایجادِ تصاویرِ ساخته شده با کامپیوتر استفاده میشد.
فیلم های محبوبی مانند سه گانهی ارباب حلقه ها The Lord of the Rings و سریِ ماتریکس The Matrix از هوش مصنوعی برای جان دادن به داستان های شگفت انگیزِ خود استفاده کردند.
از آن زمان، ابزارهای هوش مصنوعی به طور فزایندهای در صنعتِ سینما به کار رفته اند و فیلمسازان از آنها برای کارهایی از فناوریِ تشخیصِ چهره تا نوشتنِ فیلمنامه بهره برده اند.
قابلیتهای خلّاقانهی هوش مصنوعی همچنین در داستانِ فیلمهایی مانند 2001: A Space Odyssey، The Terminator، Star Wars و Her به چشم آمد؛ جایی که امکانِ توسعهی ماشینهایی شبیهِ انسان موردِ توجه قرار می گیرد، آنجا که ماشین ها میتوانند به طور مستقل فکر کنند، احساس داشته باشند و فعّالیت کنند.
تا امروز در یک مسیرِ رو به رشد، فیلمسازان همچنان از فناوریهای پیشرفتهی هوش مصنوعی مانند پردازشِ زبانِ طبیعی و الگوریتمهایِ یادگیریِ ماشین استفاده کرده اند. با پیچیدهتر شدن این فناوری ها، فرصتهایی جدید برای فیلمسازانی فراهم شده که میخواهند جسورانه واردِ چالش های تعاملِ انسان با ماشینهای هوشمند شوند.
نمونه هایی از بازنماییِ چهرهی هوش مصنوعی در سینما
نمونهی نخست: سیّارهی ممنوعه
Forbidden Planet
سیّارهی ممنوعه، فیلمِ علمیتخیّلیِ کلاسیکِ محصولِ 1956، یکی از نخستین تلاش های هالیوود برای نمایشِ هوش مصنوعی در سینما بود. اما این هوشِ اوّلیه، تنها یک ماشین نبود، بلکه موجودی کامپیوتری به نام رابی ربات Robby the Robot بود که در نهایت همدلانه با دیگر بازیگرانِ فیلم همراه می شود.
در میانِ تمامِ هوش مصنوعی هایی که در فیلم ها هنرنمایی کرده اند، رابی به دلیل شخصیتِ همراه و همدلی که دارد، محبوبیت بیشتری در بینِ مخاطبانِ سینما پیدا کرده است، و تبدیل به نخستین نمونه برای ربات های همراهی مانند R2-D2 ، C-3PO ، K.I.T.T ، Jarvis ، WALL-E و بسیاری دیگر شده است. با اینکه بیگمان تصاویرِ پیشرفتهتری از هوش مصنوعی در سینمای مدرن وجود دارد، ولی رابی به دلیلِ ترکیبِ منحصر به فردش از اثربخشیِ رُباتیک و شخصیتِ محبوبش، در بخشِ مهمّی از فرهنگِ پاپ ما قرار گرفته است.
نمونهی دوم: بلِید رانر
Blade Runner
بلید رانر در حالی که به خودیِ خود یک کلاسیکِ علمیتخیّلی است، به عنوان نمونه ای از بهره گیریِ دقیق و خلّاقانه از هوش مصنوعی در داستانِ یک فیلم شناخته می شود. این فیلم که در سال 1982 روی پردهی سینما ها رفت، بر اساسِ رمانِ تحسینشدهی فیلیپ کِی دیک Phillip K. Dick، آیا آدممصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟ ?Do Androids Dream of Electric Sheep ساخته شده بود.
در بلید رانر، شخصیتِ هریسون فورد وظیفهی پیدا کردن و از بین بردنِ رُبات های کارگرِ سرکشی را دارد که برای کار در یک دنیای فَرازمینی ساخته شده اند؛ اما با فرارِ تعدادی از آنها و حضورشان در شهر، بیمِ آن می رود تا به زودی شاهدِ فجایعِ ویرانگری باشیم.
بلید رانر، نه تنها باعثِ طرحِ گفتگوهای فراوان دربارهی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی شد، بلکه با دارا بودنِ ویژگی های تصویریِ تازه، یکی از نخستین فیلمهایی بود که به دنبالِ کشفِ مفاهیمی عمیق دربارهی هوش مصنوعی و معنای جان دادن به آن بود.
پس از آن، فیلمهایی مانند ماتریکس The Matrix و من، رُبات I, Robot ادامه دهندهی کاوش هایی بودند که بلید رانر آنها را آغاز کرده بود؛ جستجو هایی که حضورِ این پرسش را همیشه در کنارِ خود احساس کرده است، «مفهومِ انسان بودن چیست؟»
نمونهی سوم: فَراماشین
Ex Machina (2015)
نمونه ای فوق العاده از حضورِ هوش مصنوعی در سینما است. در این داستان، یک برنامه نویس برای شغلی شبیه به کارشناسِ پژوهشی به خانهی یک میلیاردرِ منزوی دعوت می شود. وقتی وارد میشود، متوجه میشود که کارفرمایش رُباتِ هوشمندی اختراع کرده است که به اندازه ای باهوش است که میتواند مانندِ یک انسان در خانه کارهایی را انجام دهد؛ رُباتی که شروع به تلاش برای رشدِ بیشتر و فرار از وظایفِ از پیش تعیین شدهی خود می کند.
این بازنماییِ پژوهش هایی در زمینهی هوش مصنوعی است که نشان میدهد ماشینها میتوانند یاد بگیرند که چگونه فراتر از دادههایشان فکر کنند؛ فراتر از آنچه ما برای آنها برنامه ریزی می کنیم تا هرچه بیشتر شبیه به انسان باشند.
برنامه نویسِ فیلم از طریق تعاملِ خود با ماشین، اخلاقیات و باورهای وجودیِ خود را در رابطه با ایجادِ چنین فناوریای زیر سوال می برد.
فَراماشین یک فیلمِ الهام بخش است که درکِ ما از رُبات را به چالش می کشد و در عین حال به ما نشان می دهد که هوش مصنوعی تا کجا می تواند پیش برود.
نتیجه ها
با پیشرفتِ تکنولوژی و پویاییِ صنعتِ سینما، تاثیرِ هوش مصنوعی بر فیلمسازی همچنان رو به گسترش خواهد بود.
فناوریِ هوش مصنوعی از فراهم کردنِ فرصت هایی برای درکِ بهترِ مخاطبان تا ایجادِ جلوههایی تازه، در راهِ ساختنِ آینده ای هیجان انگیز برای سینما گام بر می دارد.
همانطور که با هم از سال 2024 گذر می کنیم و رو به آینده می رویم، همهی ما می توانیم از فرصتِ تجربه های تازه ای که هوش مصنوعی در سالنِ سینما یا در سرویس های پخشِ فیلم برایمان فراهم می کند، قدردانی کنیم.
هوش مصنوعی نمی تواند تهدیدی برای صنعتِ سینما باشد، اگر از فرصت های هیجان انگیزی که می تواند برای خلّاقیت ارائه دهد، به شیوه ای کارآمد استفاده کنیم. نکتهی کلیدی در شیوهی اجرای آن نهفته است، زیرا میتواند روایتگری را بهبود بخشد و در اجرای نقشهای سنّتی بدونِ از بین بردن فرصت های شغلی تغییراتی ایجاد کند.